نمیتونی درکم کنی

 

‌ زندگی آهسته تر من خسته ام

کوله بار پاره ام را بسته ام

زخم پایم درد دارد، صبر کن

تا کسی مرهم گذارد، صبر کن

صبر کن در سایه بنشینم کمی

شاید از ابری ببارد شبنمی

وادی رویای من اینجا نبود

روح من همبازی شبها نبود

صبر کن من راه را گم کرده ام

در سیاهی ها تلاطم کرده ام

صبرکن تا راه را پیدا کنم

صبر کن تا کفش خود را پا کنم

برچسب‌ها: متن احساسی متن سوزناک متن عاشقی شعرعاشقانه شعرغمگی نمیتونی درکم کنی...

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد          و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک . . . نازی زیبای من امروزیک اذرهست وتولدتووبهترین روزوبهترین حال خوب من است تولدت تولدعشق است وخداامروزیکی ازبهترین مخلوق خودرا خلق کرده است یادم میایدازروزهایی که باهم بودیم ومن چندماه قبل ازتولدت پست میزاشتم توی وبلاگم وبرات کامنت جمع میکردم که شایدبتونم توروخوشحال کنم وامشب هم که هنوزبیست یک روزبه تولدت مونده دارم این متن واماده میکنم وباتمام عشق دارم این متن را مینویسم شاید من خوب بلدنباشم بنویسم ولی همینی که مینویسم با قلب وروحم مینویسم وامیدوارم ازمن قبول کنی درسته که تودیگرکنارمن نیستی و بینمون فاصله هست ودیگرمثل قبلا منودوست نداری ولی مهم اینه که من هنوزدوستت دارم وهمیشه به عشق تومینویسم وامیدوارم که این متن ناچیزوناقابل را ازمن قبول کنی نازی زیبای من دوستت دارم  برچسب‌ها: متن احساسی متن سوزناک متن عاشقی شعرعاشقانه شعرغمگی نمیتونی درکم کنی...